loading...
تفریحی
شادروز بازدید : 242 یکشنبه 19 بهمن 1393 نظرات (0)

جموعه: تست روانشناسی اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

تست روانشناسی,ترتیب تولد,تستهای روانشناسی

 

اینکه شما اولین نوردیده خانواده باشید یا اینکه بعد از خواهر و برادران‌تان به دنیا بیایید تا حدودی می‌تواند سرنوشت عاطفی‌تان را هم تعیین کند.

 

از ژنی که به ارث می‌برید گرفته تا تحصیلات پدر و مادرتان، همه و همه می‌تواند روح و روان شما را زیر و رو کند و روی ازدواجی که چند دهه بعد از تولدتان اتفاق می‌افتد تاثیر بگذارد. اما گذشته از تمام چیزهایی که دست خودتان هست و نیست، ترتیب تولدتان هم می‌تواند نقش کلیدی را بازی کند. اینکه شما اولین نوردیده خانواده باشید یا اینکه بعد از خواهر و برادران‌تان به دنیا بیایید تا حدودی می‌تواند سرنوشت عاطفی‌تان را هم تعیین کند. گرچه سال‌هاست که برخی از روانشناسان بر اهمیت این موضوع تاکید می‌کنند اما قبل از خواندن این متن باید بدانید این قانون‌ها، همیشه و در مورد همه آدم‌ها صادق نیست. شاید با بررسی روانشناختی ترتیب تولد، بتوانیم به شکل‌گیری یک پیش‌فرض در ذهن شما کمک کنیم اما قبل از آن به شما هشدار می‌دهیم این قانون‌ها در همه آدم‌ها و با تمام جزئیات صادق نیست.

 

بچه‌های اول زورگو هستند؟

ذوق و انرژی بیشتر والدین کافی است تا فرزند اول، جور دیگری بار بیاید. برای تازه پدر و مادری که چیز زیادی از فرزندپروری نمی‌دانند، تنها راه مراقبت از این قدم نو رسیده، توجه بیشتر و رسیدگی مداوم است. پدر و مادرهایی که برای اولین‌بار این تجربه را پشت سر می‌گذارند، همیشه نگرانند که مبادا کوتاهی آنها در رسیدگی به فرزندشان دردسرساز شود و به همین دلیل یک توجه 24 ساعته را به او هدیه می‌کنند. این بچه‌ها بیشتر از خواهر و برادرهای بعدی‌شان از امکانات خانواده بهره‌مند می‌شوند و از آنجا که در زمان تولد رقیبی ندارند، همه چیز منحصرا متعلق به آنهاست.

 

از وسایل بازی گرفته تا محبت و توجه والدین، همه چیز تنها و تنها به آنها تعلق دارد و این موضوع سرنوشت روانی آنها را از خواهر و برادرهای بعدی‌شان متمایز می‌کند. شاید به همین دلایل تحقیقات نشان می‌دهد که در میان کسانی که برنده جایزه نوبل شده‌اند آمار بچه‌های اول بیشتر است. روانشناسان می‌گویند از آنجا که بار مسئولیت روی دوش بچه‌های اول سنگین‌تر است، وظایف بیشتری به آنها سپرده می‌شود و دیگران انتظارات بالاتری هم از آنها دارند و این فرزندان توانمندتر بار می‌آیند. رقابت‌جو بودن هم از دیگر خصوصیات آنهاست که البته بچه‌های دوم هم از آن بی‌بهره نیستند.

 

دلایلی که گفته شد کافی است تا بچه‌های اول، سلطه‌جو‌تر و جاه‌طلب‌تر بار بیایند و بخواهند حق رای و بهره‌مندی از امکاناتی که پیش از این داشته‌اند را تا پایان عمر و در همه جنبه‌های زندگی حفظ کنند. اما از طرف دیگر این بچه‌ها وظیفه‌شناس‌تر هم هستند و خوب می‌دانند که به محض ورود یک فرزند دیگر به خانه، وظیفه رسیدگی به او را داشته و در صورتی که تا پایان عمر تنها فرزند خانواده باقی بمانند، مسئولیت سنگینی در قبال والدین خود دارند.

 

بچه‌های اول باید با بچه‌های چندم ازدواج کنند؟

بهترین گزینه برای ازدواج: بچه‌های اول در کنار دومی‌ها آرامش بیشتری را تجربه خواهند کرد، چراکه فرزندان دوم آرام و زودجوش، به راحتی از خواسته‌های آنها تبعیت می‌کنند و از آنجا که به سلطه‌گری بچه‌های اول عادت دارند، وقتی با یک دستور بی‌چون و چرا از طرف آنها روبه‌رو می‌شوند، زیاد سخت نمی‌گیرند و نمی‌رنجند. از طرف دیگر، حمایت‌های همیشگی بچه‌های اول می‌تواند ترس از زورگویی‌شان را کمرنگ‌تر کرده و به همسرشان دلگرمی بیشتری بدهد.

 

بدترین گزینه برای ازدواج: ترکیب ازدواج 2 بچه اول با هم می‌تواند جنجال‌های زیادی را به پا کند. این زوج سلطه‌جو به سختی می‌توانند به‌خاطر دیگری از خواسته‌های خود بگذرند و حتی به طور موقت در بحث‌ها کوتاه بیایند. گرچه ممکن است آنها به‌دليل توانایی‌های‌شان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند اما جرقه‌های سلطه‌طلبی همیشه رابطه آنها را تهدید می‌کند.

 

خسیس‌های همیشه تنها

خصوصیات تک‌فرزندها و بچه‌های اول تاحدودی شبیه به هم است. جاه‌طلبی و سلطه‌جویی در شخصیت تک‌فرزندها هم راه دارد اما نمی‌توان یک تفاوت اساسی میان آن دو را نادیده گرفت. با آمدن بچه دوم، تک فرزند سابق باید توجه اطرافیان را با این قدم نو رسیده هم تقسیم کند و در بسیاری از چیزهایی که پیش از این منحصر به او بوده، با دیگری شریک شود. این اجبار در اشتراک، شکست بزرگی برای او به حساب می‌آید و خصلت حسادت را هم به دیگر خصوصیات او اضافه می‌کند. اما اعتماد به نفس بالاتر و جدیت بیشتر باعث می‌شود بچه‌های اول یک سر و گردن از دیگران جلوتر باشند. حالا اگر بخت با بچه اولی یار باشد و همیشه تک‌فرزند بماند، قطعا دیگر نیازی ندارد که همه زندگی‌اش را با دیگری تقسیم کند. به همین دلیل تک‌فرزندها انحصارطلب‌تر بار می‌آیند و کمتر از بچه‌های دیگر طاقت نه شنیدن را دارند.

 

بدترین گزینه برای ازدواج: قبلا هم گفتیم که ترکیب ازدواج 2 بچه اول با هم می‌تواند جنجال‌های زیادی را به پا کند. گرچه ممکن است آنها به‌دليل توانایی‌های‌شان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند و به دليل اینکه رقیب دیگری در خانواده ندارند، از والدینشان کمک‌های بیشتری دریافت کنند اما جرقه‌های سلطه‌طلبی همیشه رابطه آنها را تهدید می‌کند. از طرف دیگر، برای تک‌فرزندها آسان نیست که داشته‌هایشان را به اشتراک بگذارند و همین موضوع می‌تواند تهدیدی برای ارتباطات‌شان باشد.

 

اگر خواستگارتان بچه دوم است خیال‌تان راحت

بچه‌های دومی حرف گوش کن و آرام بار می‌آیند. آنها که همیشه زیر سلطه بچه‌های اول بوده‌اند، یاد گرفته‌اند که باید حرف دیگران را بپذیرند و تا آنجا که می‌توانند در زمان اختلاف‌نظر کوتاه بیایند. بچه‌های دوم گرچه از بچه‌های اول همیشه زور شنیده‌اند، اما از نعمت داشتن یک حامی بزرگ‌تر هم بهره‌مند بوده‌اند. آنها این امکان را داشته‌اند که با خواهر یا برادر بزرگ‌ترشان رقابت کنند و از او چیز یاد بگیرند. این بچه‌ها، مهارت‌های ارتباطی قوی‌تری هم دارند و از آنجا که باید رابطه‌شان را با بچه‌های اول تنظیم می‌کردند و در نقطه تعادل نگاه می‌داشتند، یاد گرفته‌اند چطور به دیگران نزدیک شوند و با آنها کنار بیایند. این ویژگی وقتی قدرتمند می‌شود که بچه دیگری به دنیا بیاید و فرزند دوم، نقش فرزند وسط را بر عهده بگیرد. در این شرایط او همیشه میانجی رابطه فرزند کوچک‌تر و بزرگ‌تر می‌شود و در تنش‌های خانواده، بیشتر از هر کسی برای برقرار شدن صلح و آرامش تلاش می‌کند.

 

بهترین گزینه برای ازدواج:بچه‌های دوم با هر کسی می‌توانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلق‌وخوی سازگار آنها باعث می‌شود که هم از پس حمایت بچه‌های آخر بر بیایند و هم با شنیدن زورگویی‌های بچه اولی‌ها زندگی را خیلی سخت نگیرند.



بچه‌های آخر نباید باهم ازدواج کنند

حرف گوش کردن در بچه‌های آخر از دومی‌ها هم بارزتر است. آنها که چند بزرگ‌تر بالای سر خود داشته‌اند، نه‌تنها بله قربان‌گو بار می‌آیند، بلکه بیشتر هم به دیگران متکی می‌شوند و به دنبال حمایت آنها می‌گردند. بچه‌های آخر از رسیدگی زیاد والدین به ویژه مادر بهره‌مند بوده‌اند.

 

بچه‌های آخر خلاق هستند و در جذب آنچه محیط به آنها عرضه می‌کند، تواناترند. آنها ذهنی باز و فعال دارند و از آنجا که عاشق خودنمایی و عرضه توانایی‌های‌شان هم هستند، با تمام وجود دستاوردهای‌شان را به دیگران نشان می‌دهند.

 

سلطه‌طلب بودن آنها باعث می‌شود که همیشه به دیگران متکی باشند و بیشتر از هر کس دیگری به حمایت دیگران نیاز داشته باشند و با دریافت کردن آن احساس آرامش و اطمینان می‌کنند.

 

بهترین گزینه برای ازدواج: ترکیب ازدواج یک بچه اول با بچه آخر ایده‌آل به نظر می‌رسد.

 

بچه‌های آخر به خدمت‌رسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچه‌های اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر می‌رسد.

 

از طرف دیگر، بچه‌های آخر عادت دارند که در مقابل خواسته‌های دیگران تمکین کنند و به همین دلیل یک فرزند اول زورگو نمی‌تواند از نظر آنها همسری نامهربان به نظر برسد.

 

بدترین گزینه برای ازدواج: گرچه نمی‌توان این قانون را در مورد همه صادق دانست اما ترکیب ازدواج 2 بچه آخر با هم کمی نگران‌کننده به نظر می‌رسد.

 

ازدواج 2 فرد سلطه‌طلب با هم می‌تواند آنها را با چالش‌هایی روبه‌رو کند. بچه‌های آخری که همیشه عادت داشته‌اند که دیگران مشکلات‌شان را برطرف کنند، ممکن است از پس حل مشکلات ریز و درشت زندگی مشترک برنیایند و زود دلسرد و ناامید شوند.

منبع:مجله سیب سبز

شادروز بازدید : 230 یکشنبه 19 بهمن 1393 نظرات (0)

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

تست سنجش عشق,زندگی مشترک, رابطه با همسر

اگر یک ماه یا حتی چند دهه از شروع زندگی مشترکتان گذشته است هر از چند گاهی باید میزان صمیمیت و مطلوب بودن رابطه با همسرتان را در بوته آزمایش قرار دهید تا خوشبختیتان را بیمه کنید.

آیا رابطه احساسی شما و همسرتان ایده آل است؟ با بررسی میزان همدلی، صمیمیت و تعهد شما به همسرتان و همچنین همسرتان به شما، می‌توانید برای داشتن زندگی عاشقانه‌تر و با کیفیت بیشتر برنامه ریزی کنید. اگر هم رابطه احساسی شما با همسرتان در حد مطلوبی باشد، باز هم دانستن نکاتی برای تقویت و حفظ آن ضروری به نظر می‌رسد.تست زیر به شما کمک خواهد کرد:
 
سوالات (با هیچ وقت، گاهی اوقات، همیشه جواب دهید)
1 به شدت به فکر راحتی همسرم هستم
2 با همسرم روابط بسیار گرمی دارم
3 در مواقع دشوار، می‌توانم روی همسرم حساب کنم
4 همسرم خیلی مرا از نظر عاطفی حمایت می‌کند
5 معتقدم که رابطه من با همسرم همیشه ثابت خواهد بود
6 هیچ اتفاقی نمی‌تواند در تعهد من نسبت به همسرم خلل وارد کند
7 همسرم من را خیلی خوب درک می‌کند
8 می‌توانم به همسرم افتخار کنم
9 برخی اسرار خودم را به همسرم می‌گویم
10 هیچ چیزی مرا به اندازه دیدن همسرم خوشحال نمی‌کند
11 رابطه من با همسرم خیلی رمانتیک است
12 همسرم می‌تواند در مواقع دشوار، روی من حساب کند
13 آماده‌ام هر چه دارم با همسرم قسمت کنم
14 همسرم را خیلی جذاب می‌دانم
15 به نظر من همسرم یک فرد ایده آل است
16 اصلاً نمی‌توانم فکر کنم که فرد دیگری مثل همسرم بتواند مرا این قدر خوشحال کند
17 هیچ چیزی در زندگی برایم، ارزش ناراحت کردن همسرم را ندارد
18 دیگران هم اعتراف می‌کنند که چقدر همسرم را دوست دارم
19 نمی‌توانم بدون همسرم زندگی کنم
20 وقتی رمان‌های عشقی می‌خوانم به یاد همسرم می‌افتم
21 درباره همسرم خیال‌پردازی می‌کنم
22 با همه وجودم قبول دارم که همسرم را دوست دارم
23 تلاش می‌کنم که رابطه‌ام را با همسرم حفظ کنم
24 به علت تعهدی که نسبت به همسرم دارم، اجازه نمی‌دهم فردی بین ما دخالت کند
25 با همسرم خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کنم
26 در زندگی، خودم را به همسرم بدهکار می‌دانم
27 افکار خودم را خیلی به همسرم نزدیک احساس می‌کنم
28 با همسرم روابط بسیار خوشایندی دارم
29 همسرم را از نظر عاطفی خیلی حمایت می‌کنم
30 به نظر خودم، همسرم را خوب درک می‌کنم
31 عشق من به همسرم تا آخر عمرم باقی خواهد ماند
32 نسبت به همسرم احساس مسئولیت می‌کنم
33 نمی‌توانم تصور کنم که بین من و همسرم فاصله بیفتد
34 ازدواج خودم با همسرم را یک تصمیم گیری عاقلانه می‌دانم
35 حتی زمانی که همسرم رفتار نامناسبی با من دارد، سعی می‌کنم رابطه خود را با او حفظ کنم

نحوه محاسبه امتیاز آزمون
حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ داده‌اید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان در سوالاتی که گزینه «هیچ وقت» را انتخاب کرده‌اید یک امتیاز، ««گاهی اوقات» 2 امتیاز و گزینه «همیشه» 3 امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. مجموع امتیاز همه سوالات، امتیاز نهایی شما خواهد بود که باید عددی بین 35 تا 105 باشد.

نمره عشقتان چند شد؟


امتیاز بین 35 تا 47:
شما در زندگیتان دچار فقدان عشق شده‌اید. به عبارت دیگر، در رابطه احساسی شما با همسرتان هیچ یک از عناصر تاثیرگذار عشق دیده نمی‌شود. اگر وضعیت احساسی با همسرتان از این نوع باشد، می‌توان گفت رابطه شما در معرض خطرهای زیادی قرار دارد.

امتیاز بین 48 تا 61:
رابطه احساسی شما با همسرتان یک عشق خالی است. این حالت در زندگی زوج‌هایی دیده می‌شود که شور و اشتیاق و تعهد آن‌ها به هم کم است، و صمیمیت آن‌ها در حد متوسطی قرار دارد.
 
امتیاز بین 62 تا 77:
رابطه شما و همسرتان یک عشق ساده لوحانه است. به عبارت دیگر، تعهد و صمیمیت بین شما و همسرتان در حد متوسطی است. به احتمال زیاد شما در زندگیتان، هم به یکدیگر علاقه دارید و هم گاهی احساس می‌کنید که آن قدر از دست هم عصبانی شده‌اید که به یکدیگر علاقه‌ای ندارید.
 
امتیاز بین 78 تا 93:
رابطه احساسی شما و همسرتان، عشقی رمانتیک است. در این حالت، صمیمیت و تعهد بین شما و همسرتان در حد قابل قبولی است، البته هنوز برای رسیدن به عشق آرمانی باید تجربه‌های بیشتری در زندگی مشترک کسب کنید.
 
امتیاز بیشتر از 94:
به شما تبریک می‌گوییم. شما و همسرتان در حال تجربه عشق آرمانی هستید. این عشق کامل 3 عنصر صمیمیت، شور و اشتیاق و تعهد را در بالا‌ترین حد خود دارد. با این حال، طراح سوال‌های این آزمون یعنی دکتر «استنبرگ» معتقد است که رسیدن به این مرحله خیلی آسان‌تر از نگه داشتن آن است.
 
برای عاشقانه‌تر شدن زندگیتان برنامه ریزی کنید
اگر امتیاز شما در این آزمون حاکی از داشتن عشق آرمانی نیست، نگران نباشید چراکه با توجه به راهکارهایی که ارائه می‌شود می‌توانید رابطه احساسی خود را با همسرتان تقویت کنید. فقط فراموش نکنید که تداوم بخشیدن به عشق سخت‌تر از رسیدن به آن است.برای آنکه نمره ی خود را در آزمون عشق و علاقه به همسرتان بالا ببرید ، همراه مقالات خانواده ی ایرانی باشید.
منبع: جام جم سرا

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 404
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 86
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 405
  • باردید دیروز : 77
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 830
  • بازدید ماه : 2,716
  • بازدید سال : 16,276
  • بازدید کلی : 146,356